امروز چه دلتنگم امروز چه دلتنگم
مثل من که مثل من گم ترانه کم رنگم
امروز چه دلتنگم خاکستری ام انگار
همخاطره زنبق یه لحظه پس از رگبار
امروز چه دلتنگم
از جنس تکاپوی مصنوعی فواره
در حاشیه تکرار امروز چه دلتنگم
مبهوت و کبود و گس!
بر حضور مجروحم چه فاخته چه کرکس
چه سرخ خیابان و چه قهوه ای کوچه
شکل سایه ی ابرم بودنی سیاه و بس
بر مرکب چوبینم از کوچ نمی مانم
همساعت میدانچه بر دایره میرانم
بی حوصله بی رویا دریاچه اندوهم
تدوین جلگه و جنگل سوگواری کوهم
آه! ای من جان خسته
عصیان فرو خفته
انفجار پنهان و افسانه ناگفته
امروز که دلتنگم ناگهان طغیان کن
شهر بهت و بهتان رو به حتدثه مهمان کن